بی قرارم... همه چی به کنار ...فردا...جواب ارشد
۲ شهریور . هرگز نرسیده به قیطریه . اشک . نفرت . فصل . اتوبوس . روزنامه های پهن کف اتوبوس . مترو انقلاب . فال . کتاب حسن باجی . گرما . خونه . مامان . بابا . عشق . مامانی . شب . بی خوابی . اشک . عذاب وجدان . اشک . خواب خواب خواب
قیمت نان سر به فلک کشیده بود و همه فهمیده بودند با رای نمی شود شکم را سیر کرد...
بازگشتی وجود نداشت...کشور در جنگ بود با دشمنانی از درون
زمان احساسات ظریف نبود
نقشه ی قتل؟ آه نه...دسیسه؟ شاید...
من اعتراف می کنم
این جیزی بود که انقلاب درستکاران به آن تبدیل شد
و آنجه باید اتفاق می افتاد، افتاد